فقیری نزد امام حسن (ع) آمد وتقاضای کمک کرد. امام حسن (ع) که در آن هنگام پولی نداشتند به او فرموند: اکنون پولی نزد من نیست اما تو را به کاری راهنمایی
می کنم. اکنون دختر خلیفه تازه از دنیا رفته و خلیفه عزادار است. من سخنی به تو می گویم که اگر نزد او بروی و این سخن را به عنوان تسلیت به او بگویی به آرزویت
می رسی و آن سخن این است : « خدا را شکر که دخترت در زیر سایه تو از دنیا رفت، و اگر تو از دنیا می رفتی، دخترت آواره و مورد بی احترامی قرار می گرفت».
فقیر نزد خلیفه رفت و با این جمله به او تسلیت گفت و احساسات و عواطف او را جلب کرد.
خلیفه از او پرسید : آیا این سخنان از تو بود؟
فقیر گفت: نه، این سخنان را حسن بن علی به من آموخته بود. خلیفه گفت : راست می گویی، این سخنان از او است که او معدن سخنان شیوا و شیرین است. آن گاه به فقیر پول زیادی داد.
بحارالانوار- علامه مجلسی
سیره چهارده معصوم- مهدی پیشوایی