هیات شهدای گمنام

آخرین نظرات
۰۸خرداد

فقیری نزد امام حسن (ع) آمد وتقاضای کمک کرد. امام حسن (ع) که در آن هنگام پولی نداشتند به او فرموند: اکنون پولی نزد من نیست اما تو را به کاری راهنمایی

می کنم. اکنون دختر خلیفه تازه از دنیا رفته و خلیفه عزادار است. من سخنی به تو می گویم که اگر نزد او بروی و این سخن را به عنوان تسلیت به او بگویی به آرزویت

می رسی و آن سخن این است : « خدا را شکر که دخترت در زیر سایه تو از دنیا رفت، و اگر تو از دنیا می رفتی، دخترت آواره و مورد بی احترامی قرار می گرفت».

فقیر نزد خلیفه رفت و با این جمله به او تسلیت گفت و احساسات و عواطف او را جلب کرد.

خلیفه از او پرسید : آیا این سخنان از تو بود؟

فقیر گفت: نه، این سخنان را حسن بن علی به من آموخته بود. خلیفه گفت : راست می گویی، این سخنان از او است که او معدن سخنان شیوا و شیرین است. آن گاه به  فقیر پول زیادی داد.

بحارالانوار- علامه مجلسی

سیره چهارده معصوم- مهدی پیشوایی

۹۳/۰۳/۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی